محمد علي شاه قاجار، پس از آن كه به تخت سلطنت نشست، با مشكلات متعددي روبرو گرديد. به اعتقاد او، تنها مرد با تجربه‏اي كه مي‏توانست برمشكلات فايق آيد، صدراعظم پدر و پدر بزرگش، ميرزا علي اصغر خان امين السلطان معروف به اتابك اعظم بود. اتابك در آن زمان در اروپا به سر مي‏برد و پس از اين پيشنهاد راهي تهران شد و به زودي كابينه خود را معرفي نمود. اما او نيز با شورش‏ها و ناآرامي‏هايي در كشور مواجه گرديد و مجبور به سركوبي آنان شد. در همين زمان بود كه مشروطه خواهان به رهبري شيخ فضل اللَّه نوري در حرم حضرت عبدالعظيم در ري تحصن كردند و تلگراف‏هايي در رد مشروطه غير مشروعه مخابره نمودند. اتابك در دوران حكومت خود، همواره مورد هجمه جرايد و انجمن‏ها بود و از طرف آنان شايع شد كه او مخالف مشروطه است. او همچنين طرفدار شديد روسيه بود و از آن دولت دفاع مي‏كرد. او دشمن آزادي و آزادي خواهان بود و جز حفظ مقام خود، به چيزي نمي‏انديشيد و لذا منفور مردمان بود. اتابك در 24 سالگي وارث 24 منصب درباري (و به گفته ديگري 34 منصب درباري و دولتي بوده) و در 28 سالگي شخص دوم مملكت به شمار مي‏آمد. وي امضاكننده قرارداد امتياز تنباكو با انگلستان بود كه به نهضت تنباكو و ضرر فراوان به اقتصاد ايران انجاميد. وي حدود ربع قرن در رأس هيئت حاكمه ايران قرار داشت و چون مخالف ترقي بود، لذا هيچ كار قابل توجهي براي مردم و كشور نكرد. با دسيسه‏هاي او بود كه سيد جمال الدين اسدآبادي به دستور ناصرالدين شاه به طرزي اهانت‏آميز از ايران اخراج شد. سرانجام، اتابك اعظم پس از چهار ماه صدارت، به هنگام خروج از مجلس شوراي ملي توسط يكي از مشروطه‏طلبان به نام عباس آقا تبريزي و به تحريك سيد حسن تقي زاده، به قتل رسيد.